Interview with Hambastegi Newspaper

عباسعلی اسکتی
خبرنگار

بهروز پایگان در گفتگو با همبستگی
فلسفه موسیقی راک با دنیای تجملاتی سلبریتی ها متفاوت است

بهروز پایگان آهنگساز، پیانیست و از اولین تنظیم کننده های موسیقی راک ایران است و تنها تنظیم کننده ای که در همین سبک فعالیت می کند ، در جشنواره موسیقی فجر در سال هشتاد و یک به عضویت ارکستر بزرگ جوانان در آمد ، دارای فوق لیسانس مدیریت هنرهای موزیکال از فدراسیون علم و فرهنگ روسیه ، در سال هشتاد وسه لیسانس خود را در تخصص آهنگسازی از دانشگاه Interlingua Humanities وارونژ دریافت کرد و از سال هشتاد و شش عضو فدراسیون موزیسین های بین المللی FIM است . ردپای او را همیشه در آلبوم های موفق رضا یزدانی می توان دید ،همچنین به مدت ۵ سال سرپرست گروه و نوازنده کیبورد و پیانو رضا یزدانی در کنسرتهایش بود. در سال ۱۳۹۱ به کشور کانادا مهاجرت کرد اما هنوز با همکارانش داخل ایران همکاری دارد. با این آهنگساز ، تنظیم کننده در شهریوری که خیلی زود آمدن پاییز را خبر می دهد گفتگویی مفصل داشته ایم که قسمتی از آن را با هم می خوانیم .

*از تولد دوباره موسیقی پاپ در ایران حدود بیست سال می گذرد ، موسیقی راک در چه سن و سالی قرار دارد و وضعیت آن چگونه است ؟

در واقع می توان گفت که موسیقی راک از دو دیدگاه قابل بررسی است و مهم تر از اینکه موسیقی راک در چه سنی و سالی قرار دارد این است که از لحاظ کمی و کیفی در چه وضعیتی قرار دارد. همانطور که در تعدادی از مصاحبه های قبلی ام گفته ام در تمام دنیا موسیقی راک یک نوع شیوه زندگی است، نه لزوما ساز بندی خاص و نه فقط یک سبک موسیقی که در ایران به نظر من به هر علتی این شیوه زندگی امکان پذیر نیست، این دیدگاه اول! دیدگاه دوم، از لحاظ موسیقیایی آثار خوبی تولید می شود اما تعداد آنها کم است زیرا اکثر تولید کنندگان موسیقی با اضافه کردن یک ساز، به عنوان مثال گیتار الکتریک اثر خود را در شاخه موسیقی راک قلمداد می کنند اما در واقع سازبندی یکی از عناصر سبک شناسی موسیقی راک است که آن هم امروزه با توجه به زیرشاخه های بسیار زیادی که در موسیقی راک ایجاد شده از قالب سازبندی راک کلاسیک درآمده و عناصر دیگری غیر از سازبندی نقش مهم تری را در اسم گذاری سبک ایفا می کنند، مثلا در موسیقی راک با کلام، ترانه یا کلام کار نقش بسیار مهمی را در هویت اثر تولید شده ایفا می کنند که جهان بینی خالقان اثر را منعکس می کنند یا گروه محور بودن این سبک از موسیقی عامل دیگری است که این امر به معنای واقعی و بطور حرفه ای هیچ گاه در ایران رعایت نشده است. منظور من این است که یک اثر در قالب یک گروه از ابتدا تا انتها به وجود بیاید و تمام حقوق مادی و معنوی آن اثر در هر مرحله ای به طور مساوی بین اعضای گروه تقسیم شود، اما در حال حاضر در ایران روند به این گونه است که خواننده راک فارسی تعدادی موزیسین را استخدام می کند، چند شب با آنها به روی صحنه می رود، حداقل دستمزد را به آنها پرداخت می کند و بعد از تمام شدن اجراها شاید تا کنسرت بعدی همکاری دیگری با آنها نداشته باشد.
در مورد دیدگاه اول، باید این نکته را هم ذکر کنم که منظور من از شیوه زندگی داشتن نگاه و جهان بینی خاص و منحصر به فرد اجتماعی و سیاسی است که این نگاه و جهان بینی در تمام ابعاد زندگی هنرمند از جمله آثار هنری او به روز و ظهور پیدا می کند که در ایران به علت وجود محدودیت هایی که از همه جهات وجود دارد داشتن شیوه زندگی منحصر به فرد تقریبا نشدنی است، اگر در مورد افراد بزرگ تاریخ موسیقی راک مطالعه کنیم این موضوع را به صورت کاملا ملموس درک خواهیم کرد.

*آینده این نوع موسیقی را در ایران چگونه می بینید ؟

آینده این نوع موسیقی یعنی موسیقی راکی که با همین چهارچوب فعلی و در حال حاضر در ایران اجرا می شود و نه آن شرایط ایده آلی که در پاسخ اول توضیح دادم را خوب می بینم. درواقع پتانسیل این موسیقی باعث شده که هم مورد استقبال شنونده های بیشتری قرار گیرد و هم مورد توجه موزیسین های جوان، مشکل اصلی عدم تعادل در عرضه و تقاضاست، اما یک نگرانی مهم همیشه ذهن مرا مشغول می کند، اینکه فلسفه این نوع موسیقی با دنیای تجملاتی سلبریتی ها متفاوت است و در هیح جای دنیا این دو شیوه از زندگی هیچ گاه باهم ترکیب نمی شوند. این بدین معنا نیست که یک راکر نباید درآمد بالایی داشته باشد بلکه بدین معناست که نباید تبدیل به وسیله ای برای دنیای تبلیغات و رسانه شود، البته در ایران این اتفاق از منظری قابل درک است.

*این روزها بیشتر خواننده های جدید رو به موسیقی تلفیقی آورده اند، این نوع موسیقی چقدر می تواند ذهن مخاطب را به سمت موسیقی خوب بکشاند؟

به نظر من موسیقی خوب یا بد وجود ندارد. موسیقی می تواند درست یا غلط باشد چون برای سنجیدن آن ملاک های مشخصی وجود دارد. از نظر من، خوب یا بد امری است نسبی و سلیقه ای، مارکت موسیقی ما در ایران هنوز فاصله زیادی تا تبدیل شدن به یک صنعت دارد، اتفاقی که در کشورهای پیشرفته دهه هاست که رخ داده، از نظر من تلفیق در موسیقی جذاب است اما به شرطی که در صنعت موسیقی آن کشور از هر کدام از سبک های تلفیق شده حداقل چند نمونه به طور خالص، بلند مدت و موفق وجود داشته باشد، از نظر من تلفیقی که در حال حاضر در موسیقی ایران فراگیر شده به غیر از یک الی دو گروه در واقع ترکیبی از عناصر جذابی از سبک های مختلف است که در حافظه شنیداری شنوندگان ایرانی نهادینه شده است و این نوع ترکیب از نظرمن تلفیق به معنای خاص مدنظر ما به حساب نمی آید. اما به شخصه، تلفیق نواهای بومی ایران با سازبندی و هارمونی موسیقی کلاسیک یا جَز را بسیار می پسندم چون در عین حفظ اصالت هر سبک، تلفیق جذابی را ایجاد می کند.

*جایی گفته بودید محسن چاوشی می تواند به سبک راک کمک کند، در این باره صحبت می کنید؟

بله محسن چاووشی یکی از پر مخاطب ترین خوانندگان موسیقی پاپ ایران است و در آن مصاحبه هم گفتم که به علت مخاطب زیادی که ایشان دارد اگر به صورت خالص و اصولی موسیقی راک کار کند، به نظر من می تواند در بیشتر شنیده شدن این نوع از موسیقی و ایجاد عادت شنیداری به این نوع صدادهی بسیار کمک کند. البته در آلبوم آخر ایشان شاهد اتفاقات خوبی بودم که حاصل حضور افراد جدید به عنوان تنظیم کننده و نوازنده است.

*تجربه آهنگسازی برای موزیک متن چه تفاوتهایی با ساخت یک کار موسیقی بازاری دارد؟

پاسخ دادن به این سوال بسیار مفصل و سخت است اما بطور خلاصه، هدف نهایی من در موسیقی همیشه ساخت موسیقی مفهومی بوده است، حتی اگر به قطعاتی که تاکنون ساخته و تنظیم کرده ام دقت کنید تصویر سازی با موسیقی حتی در موسیقی با کلام همیشه برای من اولویت اصلی را داشته است. ساخت موسیقی متن فیلم « اینجا تاریک نیست » که در نهایت به « بوی گندم » تغییر نام داد برای من تجربه خوبی بود اما برنامه ریزی، نظم و هدفمندی را که در ابتدای پروژه از گروه تولیدکننده فیلم توقع داشتم برآورده نشد و همین موضوع بخش عمده ای از تمرکز و انرژی من که می بایست صد در صد روی ساخت موسیقی می بود را گرفت و از سال ۱۳۸۹که این پروژه به اتمام رسید پیشنهادات دیگری را که برای ساخت موسیقی متن با همین مختصات شد قبول نکردم، در حال حاضر در تلاشم تا در کانادا با کسب تجربه و یادگیری فعالیت آهنگ سازی خود را در زمینه موسیقی متن فیلم ادامه دهم.

*قبول دارید که خواننده بیشترین سهم را از موفقیت یک آلبوم می برد در حالی که تنظیم کننده ها و حتی ترانه سراها نقش کمی ندارند؟

بله متاسفانه این موضوع در ایران بسیار بیشتر به چشم می آید. ما مارکت حرفه ای موسیقی نداریم و این باعث می شود که حق و حقوق دست اندرکاران یک اثر هنری بسیار محدود، قابل چانه زنی و بدون هیچ گونه تعرفه مشخصی باشد، در تمام کشورهای دنیا که صاحب صنعت موسیقی هستند خواننده یا کسی که بیشتر دیده می شود درآمد بیشتری دارد اما قوانین تعریف شده در صنعت موسیقی و همینطور کپی رایت باعث می شود که خالقان آثار هنری به صورت مادام العمر از آثاری که خلق کردند درآمد داشته باشند، به عنوان مثال یک تنظیم کننده با داشتن حتی یک آلبوم موفق می تواند تا آخر عمر زندگی مرفهی داشته باشد، در واقع تمهیدات قانونی باعث می شود که حقوق معنوی تولید کنندگان آثار موسیقی به طور کامل محفوظ باشد و در راستای آن، حقوق مادی آنان نیز تامین می شود.
خیرا جنبش اینترنتی مبنی بر تشویق مخاطبان برای خرید آثار اورجینال به راه افتاد که این به خودی خود، خیلی خوب است اما این دومین مرحله برای فرهنگ سازی در این زمینه است. اولین مرحله، وضع قوانین و تعرفه های مشخص برای حفظ حقوق معنوی و مادی همه افراد دخیل در تولید یک اثر موسیقی است که در ادامه وقتی مخاطبان آثار را اورجینال خریداری می کنند این گردش مالی، کل مارکت موسیقی را به حرکت بیاندازد نه صرفا محلی برای کسب درآمد بیشتر برای یک عده خاص باشد و به نظر من این اولین قدم برای داشتن صنعت موسیقی است. بگذریم ازینکه این روزها صاحبان رسانه هم ترجیح میدهند کار مجانی بگیرند تا با کیفیت و حتی برای پخش یک اثر از یک رسانه که در آن تبلیغات تجاری انجام میدهند هم مبلغی درخواست میکنند. و جالب اینجاست که افرادی هم هستند که به این خواسته ها پاسخ مثبت بدهند. در چنین فضایی که نه مخاطب برای اثر هنری با کیفیت ارزش قائل است و نه هنرمند برای کار خودش، صحبت از حق و حقوق قانونی هنرمند و اثر هنری به شوخی شبیه است.

*چقدر با من موافقید که کنسرت ها در ایران به آن شکل که باید شبیه کنسرت نیستند ؟ منظورم این است که به معنای واقعی کلمه ما کنسرت نمی بینیم

بله مشخصا در ایران صرف برگزاری کنسرت مهم تر از چگونه برگزار کردن آن است. به این علت که برگزاری کنسرت مهم ترین و تنها راه کسب درآمد مشخص از آثار موسیقیایی است به آن بیشتر با دید تجاری نگاه می شود تا دید هنری که علت آن را هم در پاسخ های قبلی توضیح دادم.

*چه کسانی در ایران کنسرت اصولی برگزار می کنند ؟ قطعا خواننده ای که در ماه سی اجرا می گذارد نمی تواند در این جمع قرار بگیرد

در پاسخ به سوال اول باید بگویم که من صلاحیت پاسخ دادن به این سوال را ندارم به این علت که حدود ۵ سال هیچ کنسرت داخل ایران را ندیدم. اما در پاسخ به قسمت دوم سوال، لزوما تعداد بالای اجراها دلیل بر پایین آمدن کیفیت اجراها نیست به شرط آنکه گروهی از تکنسین ها و برگزار کنندگان حرفه ای به صورت موازی همراه با تیم نوازندگان و خواننده فعالیت و روند برگزاری کنسرت ها به صورت فشرده را مدیریت کنند. گروه ها و خوانندگان بزرگ در دنیا گاهی در یک سال چند صد اجرا در تمام دنیا برگزار می کنند و به دلیل وجود تیم بزرگ از متخصصین حرفه ای هیچ کدام از آنها دچار ضعف در کیفیت نمی شوند. اما اگر اینطور نباشد تعداد بالای اجرا می تواند در کیفیت آن تاثیر منفی بگذارد.

*مدتی قبل کلاس های گروهی پیانو ، هارمونی ، مبانی تنظیم و تولید موسیقی برگزار کردید ، این کلاسها چقدرمی تواند تاثیر گذار باشد و خروجی آن چگونه بود ؟

تدریس برای من همیشه لذت بخش بوده است در حد دانسته های محدود خودم. در این مدت که خارج از ایران زندگی می کنم هر زمان که به ایران آمدم سعی کردم تا اطلاعات خودم را با افراد علاقه مند در میان بگذارم مخصوصا اگر به نظرم برسد که دسترسی به آن اطلاعات برای افرادی در داخل ایران سخت است. خودم هم همواره و هنوز در حال یادگیری هستم. آن دوره کلاس ها که با کمک آکادمی خانه گیتار به صورت خصوصی برگزار کردم تجربه بسیار خوبی بود و با افراد با استعدادی آشنا شدم که هنوز هم از راه دور کلاس های خود را ادامه می دهیم.

*همکاری طولانی مدت و همیشگی با رضا یزدانی نشان از شبیه بودن شما به یکدیگر است یا این خواننده برای شما با دیگر خواننده ها فرق دارد؟

رضا یزدانی در وهله اول برای من تبدیل به یک دوست خوب شده و به علت رابطه دوستی مان، همکاری با او برای من راحت و دوستانه است. اما شروع همکاری ما از ابتدا به این علت بود که رضا تنها خواننده ای بود که موسیقی مورد علاقه مرا اجرا می کرد و شنیده می شد، ما شباهت اخلاقی زیادی باهم نداریم ولی نیاز زیادی هم برای همکاری به این نوع شباهت نیست. رضا همیشه علاقه مند به انجام کارهای متفاوت و ماجراجویی در آلبوم های خودش است که این امر با روحیات من سازگار است و هر زمان رضا به حضور من نیاز داشته باشد من همراه و کنار او خواهم بود.

2 Replies to “Interview with Hambastegi Newspaper”

  1. گفت و گوی زیبایی بود. برای یک ایرانی زندگی کردن با موسیقی و گذران زندگی با موسیقی همیشه با ریسک و استرس از دست دادن حداقل های اقتصادی هست. در صورتی که شما میگین توی کشور توسعه یافته در حتی یک آلبوم موفق حضور داشتن مساوی با رفاه هست. شاید به همین دلیله که توی ایران اکثرا دنبال خوانندگی هستند و علم و هنر تنظیم فقط دستخوش مد روز شده و همیشه عده بسیار کمی هستند که به دنبال خود موسیقی هستند و به دنبال ارتقاء کیفی و مفهومی موسیقی هستند. همین باعث میشه که ایران تقلید کننده کارها و خلاقیت کسانی باشه که در کشورهای دیگه موسیقی رو به درستی دنبال میکنند. و ما همیشه باید با جریان های غریبه شنا کنیم و هیچگاه جریان ساز نمیشیم….

    1. بله دوست عزیز در تقریبا تمام مسائل مربوط به تهیه و تولید موسیقی در ایران به طرز اسفناکی نقص داره. ممنون از کامنتتون

Leave a Reply

Your email address will not be published.